
واژه "Analysis" در لغت بهمعنای "تحلیل" و "تجزیه و تحلیل" است. در اصطلاح، گاهی تجزیه و تحلیل را به اختصار همان تحلیل مینامند ؛ مثلاً میگویند: "تحلیل توصیفی"، "تحلیل تبیینی" و ... . در فرآیند تحقیق، پس از گردآوری دادهها، گام بعدی شامل تجزیه و تحلیل دادهها است. وقتی سخن از تجزیه و تحلیل دادهها به میان میآید، این تصور حاصل میشود که منظور تجزیه و تحلیل دادهها تنها به شیوه آماری است، در صورتی که چنین نیست و این شیوه فقط یکی از طرق مهم تجزیه و تحلیل است که برای تحقیقات و دادههایی بهکار میرود که جنبه آماری داشته باشد. تحقیقات فراوانی وجود دارد که فاقد جنبه آماری است وعمدتاً متکی به اسناد و مدارک و شهود و ادراک و تحلیل عقلانی است. و اینگونه تحقیقات نیز از فرایند کامل تحقیق علمی تبعیت میکند و دارای مرحله تجزیه و تحلیل است. بنابراین، تجزیه و تحلیل، به طور کلی بر دو قسم است: تجزیه و تحلیل کمّی و تجزیه و تحلیل کیفی . برخی روش پژوهان ، تجزیه و تحلیل کمّی را به تحلیل توصیفی و تحلیل تبیینی (یا علّی) طبقهبندی کردهاند. در سطح تحلیل کمی توصیفی چگونگی توزیع دادههای تجربی هر یک از متغیرهای مستقل و وابسته از طریق شاخص های آماری مناسب بیان میشود. در سطح تحلیل تبیینی با علتکاوی سروکار داریم و رابطه علّی میان متغیرها جستجو میشود. البته برخی دیگر، تجزیه و تحلیل مقایسهای را هم به انواع تجزیه و تحلیل کمّی اضافه کردهاند. همچنین تحلیل کیفی در سه سطح قابل انجام است: توصیف، تبیین و تفسیر. بنابراین، با دسته بندی آنچه که گفته شد، میتوان در یک نمای کلی، اقسام تجزیه و تحلیل را در نمودار زیر نمایش داد :
![تحلیل ها]()